من صدای خستهی توست که دمادم از لبانت زمزمه میپوید...
اما تو، سخن نگو... آزادش نکن .
بگذار منِ انبوه از شوق شنیدن، تا ابدِ حبسِ جنحرهت باشد...
من صدای خستهی توست که دمادم از لبانت زمزمه میپوید...
اما تو، سخن نگو... آزادش نکن .
بگذار منِ انبوه از شوق شنیدن، تا ابدِ حبسِ جنحرهت باشد...